نتایج جستجوی عبارت «مسعود منزه داراب مدرسه شهید مصطفی خمینی دبیرستان شهید بهشتی فسا گروهان امام حسن(ع) شلمچه گردان کمیل ۱۳۶۲/۵/۲۶ ۱۳۶۶/۴/۱۸ والفجر ۸ والفجر ۱ والفجر ۴» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
بهداری رزمی در عملیات والفجر هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
آقای دکتر حمید‌رضا جمشیدی در مورد نحوه درمان مجروحین این عملیات می‌گوید‌: چند ماه قبل از عملیات، یک باب بیمارستان محکم با سقف بتونی - با 5/2 متر قطر بتون- در منطقه ساخته شد‌. بطوری که بمبها وراکتهای 500 کیلویی و یک تنی دشمن هم نتوانست به آن آسیبی وارد کند‌. این بیمارستان حدود 20-15 کیلومتر با اروند فاصله داشت‌. تلاش کارکنان این بیمارستان جان بسیاری از مجروحان عملیات والفجر را نجات داد. عملیات حدود 80 روز طول کشید‌....
حال و هوای معنوی بچه ها در این مرحله از عملیات والفجر هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
یکی از بزرگترین پشتوانه‌های انگیزه‌ساز در طول ‌هشت سال‌ دفاع مقدس، ارتباط مداوم رزمندگان با حضرت حق و خداوند سبحان بود که از فیض قربش بهره‌ها‌ می‌گرفتند و روح و روان خود را تقویت ‌‌نموده و آماده پیکار خونین با دشمن متجاوز میکردند. اذهان عزیزان ایثارگر رزمنده مملو از چنین روحیات و خاطراتی است که هنوز آرامش دهنده جسم و جان ‌آنان است‌. در این عملیات هم این روحیه عرفانی و علو روحانی را در این عزیزان شاهدیم‌....
به یاد شهدای والفجر هشت و عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
ما به قربانگاه جانان صد جوان آورده ایم همچو ابراهیم بهر نهضت اسلام خویش تا شود احکام قرآنی مقرر در جهان چون سرافراز دلاور ما زگردان کمیل همچوافسر شمع روشن در ره علم‌وکمال بهر اجرای قوانین گرانمقدار تو چون معانی و نبیئی چون مبین اکبری هم صفایی ، احمد هم لاله گلگون بدن ما به قربانگاه جانان صد جوان آورده ایم ای خدا در راه تو هستی و فرزندو عیال زادگان پاک پیغمبر به قربانگاه تو پاک بازانی...
شهدا سال 66 -وصیتنامه شهید سید علی اکبر محبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید سید علی اکبر محبی »
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند روبه صفتان زشت خو را نکشند گاهی از خود می‌پرسیم که ما را چه می‌شود که اینگونه آزمندانه به دنیا چسبیده‌ایم و حریصانه به دنبال آرزوهای مادی و دست نیافتنی هستیم. گویی فراموش کرده‌ایم که وقتی آمدیم برهنه بودیم و آنگاه هم که می‌رویم جز تکه‌ای پارچه با خود نخواهیم برد. برای درمان این درد بی‌درمان باید بار دیگر زندگی شهیدان را ورق بزنیم و یک یک آنها را از نظر بگذرانیم....
زندگینامه جانباز حیدر علیزاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
حیدر علیزاده فرزند محمد علی، در سیزدهم مهر سال 1348 در روستای مشکان بخش پشتکوه ازتوابع شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای با ایمان دیده به جهان گشود‌. ایشان دوران تحصیلات دبستان را در مدرسه شهید آیت مشکان و دوره سه ساله راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ابوریحان بیرونی مشکان و دوره چهار ساله دبیرستان را در دبیرستان شهید بهشتی شهرستان نی‌ریز با موفقیت پشت سر گذاشت. در آزمون سراسری دانشگاه آزاد اسلامی شرکت و در رشته الهیات پذیرفته شد...
شهدا سال ۶۶ -وصیتنامه شهید مسعود منزه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد مسعود منزه »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیل‌الله صفاً کانهم بنیان مرصوص. خداوند کسانی را که در صف جهاد با کافران و دشمنان مانند سد آهنین، همدست و پایدارند، بسیار دوست می‌دارد.۱ با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب. با سلام و درود فراوان بر شهدای اسلام، از انقلاب حضرت محمد (ص) تا انقلاب نایب بر حق امام زمان، پیر جماران، موسی زمان، خمینی بت‌شکن؛ وصیت‌نامه‌ام را شروع می‌کنم. سلام بر همشهریان مبارز و غیور و شهیدپرور. سلام بر...
شهدا سال ۶۶- زندگینامه شهید سید مهدی قاری نیا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سيد مهدي قاري نيا »
سید مهدی، مرد تفکر و عمل بود و از بیهوده‌گویی به‌شدت بیزار. چنانکه خود گفته است: لحظه‌ای فارغ از مشغله‌ها، زندگی را غنیمت شمرده و در گوشه عزلت به فکر فرورفتم و ابر عمر را که طوفان زمان با سرعت می‌برد، نگریستم... سید مهدی اول آبان سال ۱۳۴۷ در منطقه سوزا از بخش شهاب، از توابع شهرستان قشم، چشم به جهان گشود. از همان اوان کودکی با اسلام و قرآن و محبت به اهل‌بیت (ع) آشنا شد. پس...
مرارتها و مشقت های عملیات والفجر ده
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر ده »
آقای محمد زاده در مورد مشقاتی که رزمندگان شهرستان نی‌ریز در این عملیات متحمل شدند می‌گوید‌: بچه‌ها اصلا" سنگر اجتماعی نداشتند‌، بلکه گودالی حفر کرده بودند و شبها در این گودالها، پلاستیکی روی خودشان می‌کشیدند تا کمتر خیس شوند و به این شکل استراحتی می‌کردند. از نظر غذا هم فقط غذای سرد مثل کنسرو و کمپوت داده می‌شد، آن هم شب هنگام ماشین تدارکات می‌آمد غذای سرد را تحویل می‌داد و بر می‌گشت. از نظر آب هم از آب...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید غلامرضا ماجدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
غلامرضا، یاس سپیدی بود که ۱۳۴۵/۴/۱۰ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و زحمتکش شکوفا شد. با رویش خود گرمی و روشنایی را به کانون خانواده ارزانی داشت و گل‌های امید فراوانی در دل پدر پرتلاش و مادر مهربان خود کاشت. او تنها فرزند خانواده بود و یگانه دل‌خوشی پدر و مادر که همه آرزوها و آمالشان را در وجود وی می‌جستند. پدر برای تأمین معاش به شغل شریف کارگری مشغول بود و با زحمت و رنج فراوان...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید بهمن پرآور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
شهادت سرآغاز پایندگی است               نترسم زمرگی که خود زندگی است سالکان طریقت و عارفان مست از می‌ناب عشق، شهادت را نزدیک‌ترین راه در رسیدن به مقصود یافتند و با حضور در آن میدان، پیمانه وصل را سر کشیدند. از این قبیله، شهیدی است دلاور که چهارم تیرماه سال ۱۳۴۷، در روستای تم‌شولی از توابع بخش آباده طشک نی‌ریز، میان خانواده‌ای خداپرست و باایمان دیده به جهان گشود؛ نام او را بهمن نهادند....